عکس کیک گلابی ،دسر گلابی
مامانِ بهرام
۴۷۲
۹۱۹

کیک گلابی ،دسر گلابی

۱۱ فروردین ۹۹
#کیک#گلابی#دسر#کیک#دسر
پیر مردی با چهره قدسی و نورانی وارد یک مغازه طلا فروشی شد،فروشنده با احترام از پیر مرد نو رانی استقبال کرد،پیر مرد گفت من عمل صالح تو هستم،مرد طلا فروش خنده ای کرد وبا تمسخر گفت درست است که چهره نورانی داری،اما هرگز گمان نمی کنم عمل صالح چنین هیبتی داشته باشد،در همین هین یک زوج وارد مغازه شدند،مرد طلا فروش از آنها خواست تا او حساب و کتاب می کند در مغازه بنشینند،باکمال تعجب دید که خانم جوان رفت ودر بغل پیر مرد نشست،با تعجب از زن سوال کرد چرا آن جا در بغل پیر مرد نشستی؟خانوم جوان با تعجب گفت کدام پیر مرد؟حال شما خوب است؟از چه سخن می گویید کسی این جا نیست،((چرا ادبی دارم می نویسم😄))وبا ناراحتی گفت:با لا خره این قطعه طلای مارا می دهی یا خیر؟مرد طلا فروش با تعجب و خجالت طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را دریافت کرد و زوج جوان مغازه را ترک کردند،پیر مرد رو به طلا فروش گفت غیر از تو کسی مرا نمی بیند،و این فقط برای صالحین و خواص محقق می شود،دوباره مردو زن دیگری وارد مغازه شدند و همان قصه تکرار شد،پیر مرد به طلا فروش گفت من از تو چیزی نمی خواهم،فقط این دستمال را به صورتت بمال تا روزیت بیشتر شود،طلا فروش با حالتی قدسی و نورانی دستمال را گرفت بو کرد،وبه صورتش مالید ونقش بر زمین شد،پیر مرد و دوستانش هر چه پول و طلا بود بر داشتندومغازه را جارو زدند،،،،بعد از چهار سال پیر مرد روحانی با غل و زنجیر و اسکورت پلیس وارد مغازه شد،افسر پلیس شرح کامل ما جرا را از پیر مرد و طلا فروش سوال کرد،و آنها به نوبت ماجرا را تعریف کردند،افسر پلیس گفت برای اطمینان باید دقیقاً صحنه تکرار شود،و پیر مرد دستمال را به طلا فروش داد،طلا فروش دستمال را به صورت مالیدو نقش بر زمین شد،و این بار پیر مرد و پلیس و دوستانشان مغازه را جارو زدند
نتیجه قصه : از یه سوراخ هم می شه دو بار گزیده شد😅
شاد باشیدوسلامت در پناه امام مهربانی ها 💞
...